تاثير Ùروپاشي اتØاد جماهير شوروي سابق در شكل گيري تئوري خاورميانه بزرگ |
شماره : DR.J.SH-138423 | |
31 تیر 1388 ساعت 15:22 | |
Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø «Ø®Ø§ÙˆØ±Ù…يانه» را نخستين بار يك مورخ وابسته به نيروي دريايي آمريكا به نام «Ù…اهان» در بخش مربوط به استراتژي نيروي دريايي بريتانيا در ارتباط با Ùعاليت روسيه در ايران Ùˆ يك پروژه آلماني در خصوص اØداث خط آهن بين برلين Ùˆ بغداد، به كار برد. منظور او از «Ø®Ø§ÙˆØ±Ù…يانه» منطقهاي بود كه مركز آن خليجÙارس واقع ميشد Ùˆ براي اشاره به آن، اصطلاØات «Ø®Ø§ÙˆØ± نزديك» Ùˆ «Ø®Ø§ÙˆØ± دور» كاÙÙŠ به نظر نميرسيد ...
نویسنده:دکتر جواد شری٠نژاد مقدمه: مطقه خاورميانه به دليل موقعيت جغراÙيايي ويژه استراتژيك Ùˆ ژئوپلتيك آن از ابتداي قرن بيستم تاكنون، همواره موردتوجه Ùˆ كشاكش قدرتهاي وقت بوده است. اين منطقه بويژه در خلال دو جنگ جهاني Ùˆ Ùاصله بين دو جنگ اهميت Ùراوان ياÙت. چنان كه دستيابي Ùˆ تسلط بر نقاط Ùˆ منابع استراتژيك آن از ديدگاه متÙقين Ùˆ متØدين در خلال دو جنگ جهاني Ùˆ بويژه پس از پايان جنگ جهاني دوم از ديدگاه دو ابرقدرت شرق Ùˆ غرب اهميتي Øياتي ياÙت. خاورميانه منطقهاي با تمدنهاي عظيم Ùˆ بسيار كهن Ùˆ سرنوشتساز براي تمدن بشري Ù…Øسوب مي شود. خاورميانه نه تنها مهد تمدنهاي اوليه بشري، بلكه Ù…ØÙ„ ظهور Ùˆ توسعه اديان بزرگ الهي – بويژه دين مبين اسلام – است. منطقه، Ù…ØÙ„ پيدايش Ùˆ گسترش امپراتوريهاي بزرگي همچون ايران Ùˆ عثماني بوده است. در اين منطقه انواع نژادها، Ùرهنگها، زبانها Ùˆ گويشها، گرايشهاي سياسي – اجتماعي Ùˆ بالاخره Øكومتها شكل Ùˆ قوام گرÙته است. به همين دليل، خاورميانه Ù…ØÙ„ انواع تضادها Ùˆ ناهمگونيها Ùˆ طبعا درگيريها Ùˆ كشاكشهاست.ويژگيهاي ياد شده – بويژه در قرن بيستم – باعث ايجاد انگيزههاي قوي پژوهشي Ùˆ مطالعاتي درباره مسائل گوناگون خاورميانه از سوي پژوهشگران بومي Ùˆ غيربومي شده است. در اين ميان، پرداختن به مسائل گسترده Ùˆ پيچيده سياسي از اهميت ويژهاي برخوردار بوده است. چنان كه با وجود تدوين Ùˆ انتشار هزاران عنوان پژوهش در زمينههاي سياسي، اجتماعي Ùˆ تاريخي قديم Ùˆ جديد منطقه، هنوز سوالات Ùˆ پيچيدگيهاي زيادي در درون آن نهÙته است كه بايد مورد پاسخگويي Ùˆ تجزيه Ùˆ تØليل قرار گيرند.با توجه به موضوع مقاله قبل از پرداختن به اصل عنوان مطالبي در رابطه با شكلگيري منطقه، ايالات متØده آمريكا Ùˆ طرØها در خاورميانه بزرگ Ùˆ نهايتا بررسي اصل عنوان صورت ميگيرد. كليد واژهها: خاورميانه، ژئوپلتيك، ژئواكنومي، دكترين Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø «Ø®Ø§ÙˆØ±Ù…يانه» را نخستين بار يك مورخ وابسته به نيروي دريايي آمريكا به نام «Ù…اهان» در بخش مربوط به استراتژي نيروي دريايي بريتانيا در ارتباط با Ùعاليت روسيه در ايران Ùˆ يك پروژه آلماني در خصوص اØداث خط آهن بين برلين Ùˆ بغداد، به كار برد. منظور او از «Ø®Ø§ÙˆØ±Ù…يانه» منطقهاي بود كه مركز آن خليجÙارس واقع ميشد Ùˆ براي اشاره به آن، اصطلاØات «Ø®Ø§ÙˆØ± نزديك» Ùˆ «Ø®Ø§ÙˆØ± دور» كاÙÙŠ به نظر نميرسيد. «Ú†ÙŠØ±ÙˆÙ„» خبرنگار روزنامه تايمز، اين Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø±Ø§ در مورد عنوان مجموعه مقالاتي انتخاب كرد كه درباره سرزمينهاي واقع در مسيرهاي غربي Ùˆ شمالي به هند نوشته شده بود؛ سرزمينهايي كه دÙاع از آنها طي مدتي بيش از يك قرن، براي امپراتوري مساله اي Øساس Ùˆ مهم تلقي شده بود Ùˆ همچنان كه اهميت استراتژيك اين شبه قاره همپاي اهميت تجاري آن در مركز توجهات امپراتوري قرار ميگرÙت، Øساسيت مساله باز هم بيش از پيش اÙزايش ياÙت. در 22 مارس سال 1911ØŒ زماني كه «Ù„رد كرزون» در مجلس اعيان Ùˆ در ارتباط با مساله اØداث خطوط راهآهن، بØثي را درباره چگونگي «Ø§ÙˆØ¶Ø§Ø¹ ايران، خليج Ùارس Ùˆ تركيه در آسيا» آغاز كرد وطي آن از Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø «Ø®Ø§ÙˆØ±Ù…يانه» نام برد، اين Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø´Ù‡Ø±Øª Ùˆ اعتبار خاصي پيدا كرد. بديهي است كه Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø «Ø®Ø§ÙˆØ±Ù…يانه» Ù…Ùهومي سوق الجيشي داشته است كه اصطلاØات پيش از آن مثل «Ø´Ø±Ù‚»ØŒ «Ø®Ø§ÙˆØ± دور» Ùˆ «Ø®Ø§ÙˆØ± نزديك»ØŒ در جهاني مبتني بر مركزيت اروپا ساخته شد. اين Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø¯ÙˆØ¨Ø§Ù‡ طي جنگ جهاني اول به كار رÙت؛ در آن زمان نيروهاي اعزامي به عراق كه از طريق هند هدايت ميشدند، به نام «Ù†ÙŠØ±ÙˆÙ‡Ø§ÙŠ خاورميانه» شهرت ياÙتند Ùˆ تØت اين عنوان از «Ù†ÙŠØ±ÙˆÙ‡Ø§ÙŠ خاور نزديك» مستقر در قاهره متمايز مي شدند. هر چند كه كرزون پيش از اين Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø «Ø®Ø§ÙˆØ±Ù…يانه» را درباره سرزمينهاي Ùراتر از Ù…Øدوده خليج به كار برده بود، اما كاربرد آن در اين مضمون گسترده تنها از طريق يك سلسله رويدادها در سازمان نظامي تداوم ياÙت. در سال 1932ØŒ Ùرماندهي نيروي هوايي سلطنتي خاورميانه در عراق با Ùرماندهي نيروي هوايي خاور نزديك در مصر ادغام شد، اما Ùرماندهي جديد عنوان «Ø®Ø§ÙˆØ±Ù…يانه» را همچنان ØÙظ كرد. در آغاز جنگ جهاني دوم، زماني كه كانال سوئز از سوي ايتاليا به مخاطره اÙتاد Ùˆ متعاقب آن يك ستاد Ùرماندهي نظامي در قاهره تشكيل شد، ارتش از نيروي هوايي سلطنتي تبعيت كرد Ùˆ اين ستاد را «Ø³ØªØ§Ø¯ كل Ùرماندهي خاورميانه» ناميد. بين سالهاي 1940 تا 1943ØŒ ستاد Ùرماندهي قاهره بر عمليات نظامي بريتانيا Ùˆ نيروهاي متÙÙ‚ در يك منطقه وسيع نظارت داشت. كاربرد پياپي Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø «Ø®Ø§ÙˆØ±Ù…يانه» در بيانيهها Ùˆ در ميان اÙراد نظامي به منظور ØªÙˆØ¶ÙŠØ ÙˆØ¶Ø¹ منطقه، آن را در ميان اقشار وسيعي از مردم Ùراگير كرد. تداوم تنش سياسي در منطقه Ùˆ اهميت اساسي استراتژيك آن سبب شده است كه اين Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù‡Ù…Ú†Ù†Ø§Ù† كاربرد داشته باشد، هر چند كه در اين اØوال كوششهايي براي تداوم كاربرد Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù‚Ø¯ÙŠÙ…ÙŠ «Ø®Ø§ÙˆØ± نزديك» وجود داشته است. در واقع Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø «Ø®Ø§ÙˆØ±Ù…يانه» چنان متداول شده است كه روسيه Ùˆ Øتي ساكنان خود منطقه نيز، هر چند با كمي اختلا٠در تعبير Øوزه دلالت معنايي، آن را به كار ميبرند. منطقه خاورميانه در Ù…Ùهوم وسيع خود بر اساس مرزهاي كشورهاي جديد مشخص ميشود، زيرا اين كشورها را ميتوان به دليل وجود برخي ويژگيهاي مشترك، به منزله نظامهاي اجتماعي – اقتصادي بنيادي مستقل به Øساب آورد. ايران Ùˆ تركيه در مرز شمالي منطقه واقع شده بودند كه با اتØاد شوروري (سابق) مرز مشترك داشت. در جنوب كشورهاي عربي لبنان، اردن، سوريه Ùˆ عراق همچنين كشور Ùلسطين اشغالي واقع شده است. در بخش جنوبيتر، سرزمين مركزي عربستان وجود دارد كه عبارت است از عربستان سعودي Ùˆ كشورهاي كوچك Øاشيه خليج Ùارس Ùˆ كشورهاي عمان، يمن ØŒ ليبي Ùˆ مصر هم كه در گوشه جنوب غربي منطقه واقع شده است. صر٠نظر از مرزهاي سياسي، هيچ مرز مشخص ديگري در اطرا٠منطقه وجود ندارد كه به اين شيوه قابل تعري٠باشد. دريا كه در عمق منطقه Ù†Ùوذ كرده است، به همان اندازه كه اسباب تØرك شده است، مانع Øركت نيز بوده است Ùˆ در مناطقي چون درياي سياه بين Ø¢Ùريقا Ùˆ عربستان Ùˆ در Ù…ØÙ„ تنگههاي تركيه (بسÙور Ùˆ داردانل) بسادگي قابل عبور است. زمينهاي مرتÙعي كه بيشتر نواØÙŠ شرق ايران را به وجود ميآورند، ممكن است سبب كندي تØرك شوند، اما گذرگاههاي كاملا مشخصي وجود دارد كه از اين منطقه تا داخل آسياي مركزي امتداد ياÙته است. در جنوب، دشتهاي واقع در ØدÙاصل مناطق مختل٠خاورميانه از يك سو Ùˆ مناطق مغرب Ùˆ سودان از سوي ديگر، مانع چندان غيرقابل عبوري نيست، چنان كه به صورت منطقهاي دشوار Ùˆ صعب العبور تلقي ميشوند. يك راه براي به تصوير كشيدن خاورميانه بزرگ اين است كه آن را چهارضلعي بزرگي در نظر بگيريم، يعني يك نقطه مركزي جغراÙيايي Ùˆ چهارراهي كه اروپا، آسيا، Ø¢Ùريقا Ùˆ روسيه يكديگر را در آن نقطه قطع ميكنند. از غرب منطقه بياباني صØرا Ùˆ درياي مديترانه آن را Ù…Øدود مي كند، از شمال درياي سياه Ùˆ كوههاي Ù‚Ùقاز Ùˆ رشتهكوههاي البرز Ùˆ هندوكش، از طر٠شرق به جلگههاي هندوستان Ùˆ از جنوب نيز به اقيانوس هند Ù…Øدود ميگردد. در درون اين منطقه، مواضع جغراÙيايي درون منطقهاي بسيار Ùˆ گروههاي نژادي Ùˆ مذهبي Ùˆ دولتهاي داراي Øاكميت Ùˆ نيز منابع طبيعي مهم Ùˆ Ùراوان به ويژه Ù†Ùت Ùˆ گاز وجود دارند. مرزهاي پيراموني خاورميانه مرزهاي اين منطقه كه ما آن را خاورميانه بزرگ مي ناميم دربردارنده مرزهاي زميني Ùˆ دريايي مستØكمي است. در زمينهاي جنوب Ùˆ غرب راههاي زميني به بيابانهاي صØرا Ù…Øدود مي شود، Øركت از سوي روسيه در شمال با كوههاي Ù‚Ùقاز Ùˆ در شمال شرقي با رشته كوههاي البرز Ùˆ هندوكش Ù…Øدود ميگردد. اين موانع خشكي، تاثير ژرÙÙŠ بر تاريخ اين ناØيه داشته است. صØرا يكي از بزرگترين بيابانهاي جهان است كه بيش از 5/3 ميليون كيلومترمربع وسعت دارد Ùˆ از اقيانوس اطلس تا درياي سرخ Ùˆ از درياي سياه تا شمال Ø¢Ùريقا گسترش ياÙته است. بدين ترتيب، صØرا دسترسي به خاورميانه را Ù…Øدود ميسازد. از آن جا كه راههاي Ùيزيكي ØدÙاصل كشورهاي شمال Ø¢Ùريقا Ùˆ بقيه Ø¢Ùريقا (كه معمولاً زير صØراي Ø¢Ùريقا ناميده ميشود) بسيار دشوار ميباشند، پيش از اين، غالبا در تعري٠وسيع از خاورميانه گنجانده ميشدند. چنانچه از شمال مديترانه Øركت نماييم، پس از عبور از تنگههاي تركيه Ùˆ درياي سياه، برجستگي مهم بَعدي، ارتÙاعات Ù‚Ùقاز است. وجود 700 مايل رشتهكوههاي Ù‚Ùقاز ميان درياي سياه Ùˆ درياي خزر، قرنها مهاجمان Ùˆ مداÙعان را ناكام گذاشته است. اين كوهها با چند گذرگاه استراتژيك، عبور از سمت روسيه به سوي خاورميانه Ùˆ بالعكس را بسيار دشوار ساخته است. چندين قله مرتÙع همراه با مرتÙعترين آنها يعني البرز وجود دارند. در همين اواخر، يعني جنگ جهاني دوم، اين ناØيه عرصه نبردي مهم ميان ارتشهاي آلمان Ùˆ روسيه بود؛ در آن زمان آلمانها Øمله را آغاز كردند ولي تا ژانويه 1943 از مقابل نيروهاي شوروي عقب نشستند. در ميان چند گذرگاه رشته كوههاي Ù‚Ùقاز، ماميسون Ùˆ داريال مشهورترين آنها هستند. ديگر گذرگاههاي شامل ÙƒÙÙ„Ùخور Ùˆ گذرگاه مياني ميشود. گذرگاه اخير اØتمالا نام خود را در قرون پنجم Ùˆ ششم پيش از ميلاد به دست آورده است؛ يعني زماني كه ايرانيان منطقه را در كنترل خود داشتند. نهايتاً دروازههاي عبور به بسمت خزر در جنوب دريايي خزر Ùˆ نزديك رشته كوه البرز واقع شدهاند. با وجود صØرا در جنوب Ùˆ كوهها در شمال، كنترل اين دروازهها براي ارتشهايي كه قصد گذر به مرزهاي ايران باستان را داشتند، Øياتي بود. همانگونه كه يكي از تاريخ نگاران بنام جرج راوينسون نوشته است: «Ú¯Ø°Ø±Ú¯Ø§Ù‡ اخير كه امروزه به نام «Ú¯Ø°Ø±Ú¯Ø§Ù‡ گردنه سادورا» خوانده ميشود به «Ø¨Ø§Ø¨ الخزر» مشهور شد. از راه اين گذرگاه به تنهايي، ارتشها ميتوانند از جانب ارمنستان، آسياي ميانه Ùˆ ايران به سمت شرق Ùˆ يا از طر٠تركمنستان، خراسان Ùˆ اÙغانستان به سمت بخشهاي شرقيتر آسيا پيشروي نمايند. مكمل موانع جغراÙيايي كه سرزمين اصلي خاورميانه را اØاطه كرده است در دو منطقه در كشورهاي پاكستان Ùˆ اÙغانستان قرار دارد: رشته كوههاي هندوكش Ùˆ رودخانه ايندوس. هندوكش قرنها همچون سدي در برابر آسياي مركزي عمل كرده است. هندوكش همراه با كوههاي مرتبط با آن يعني كوه بابا Ùˆ قره قروم، تنها شكل طبيعي مشر٠در منطقه است. از جنگهاي اÙغانستان در قرن نوزدهم تا اختلا٠كنوني بر سر كشمير، اين كوهستانها عوامل موثري در منازعات سياسي Ùˆ نظامي بودهاند. هندوكش همانند كوههاي Ù‚Ùقاز دربردارنده چندين گذرگاه كليدي است كه گذرگاه خيبر مشهورترين آنها است؛ ساير گذرگاهها عبارتند از قوچي، قورام، جمال Ùˆ بولان. اين گذرگاهها كه هميشه مورد استÙاده مهاجمين بوده است، امروزه تقريبا همگي به كمك قلعههاي نظامي Ùˆ يا قبايل Ù…Øلي Ù…ØاÙظت ميشوند. راههاي دريانوردي آن به كمك چند تنگه باريك Ù…Øدود گشته است. تنگه جبلالطارق، راههاي دريايي بين اقيانوس اطلس تا مديترانه غربي را در كنترل دارد. از مسير بلغارستان، روماني، اوكراين Ùˆ روسيه تنها يك راه عبور كشتيها وجود دارد: از راه تنگههاي بسÙر Ùˆ داردانل كه درياي سياه را به مديترانه Ùˆ كانال سوئز وصل ميكند. هر دو تنگه داردانل Ùˆ بسÙر باريكاند اما عمق آنها اجازه كشتيراني را مي دهد. داردانل 38 مايل طول دارد اما تنها 3 تا 4 مايل مربع وسعت دارد. بسÙر با 19 مايل طول، باريكتر از آن است Ùˆ وسعت آن بين نيم تا 3 مايل مربع ميباشد. امروزه با وجود شش كشور ساØلي درياي سياه همراه با روسيه كه ناوگان وسيع آن كشور در اين دريا شناور است، دروازههاي درياي سياه اهميت استراتژيك خود را بازياÙته است. كانال سوئز Ùˆ كل شبه جزيره سينا دومين گذرگاه آبي در شرق مديترانه Ù…Øسوب ميشود. اين كانال Ùقط بخشي از شبكه آبهاي استراتژيك اطرا٠شبه قاره سينا است. گستره درياي سرخ- خليج سوئز Ùˆ خليج عقبه – نيز داراي ارزش استراتژيك بوده Ùˆ نبردهاي مهمي را به خود ديده است. از جمله كانال سوئز كانون چنين جنگهايي بوده است تهاجم انگليسي – Ùرانسوي در سال 1956 ميلادي Ùˆ متعاقب آن ملي كردن كانال سوئز در زمان عبدالناصر رئيس جمهور وقت مصر از آخرين اين تنشها بوده است. تنگه بابالمندب، نقطه كنترل دريايي بسيار بااهميتي است. اين تنگه در Ù…ØÙ„ تلاقي درياي سرخ Ùˆ خليج عدن، واقع شده كه باريكترين قسمت آن 15 مايل طول دارد Ùˆ از شاخ Ø¢Ùريقا تا بخش جنوبي شبه جزيره عربستان امتداد ياÙته است. موقعيت استراتژيك تنگه بر اهميت يمن، اتيوپي Ùˆ سومالي به ويژه در طي دوره جنگ سرد Ùˆ هنگامي كه آمريكاييها Ùˆ شورويها بر سر كسب Øمايت رژيمهاي Ù…Øلي رقابت ميكردهاند، اÙزود. با كنترل دريايي تنگه، هر قدرتي مي تواند راههاي دسترسي به درياي سرخ كانال سرخ Ùˆ كانال سوئز را ببندد كه تهديدي مستقيم نسبت به عربستان سعودي، مصر، اتيوپي، ارتيره، سودان، Ùلسطين اشغالي Ùˆ اردن ايجاد ميكند. ميتوان Ú¯Ùت اگر كانال سوئز دروازهاي اصلي اروپا Ùˆ شبه قاره هند به شمار رود، باب المندب دومين دروازه بزرگ دريايي است. در مركز جهاني Ù†Ùت، تنگه هرمز كه ايران را از شبه قاره جزيره عربستان جدا نموده Ùˆ با خليجÙارس Ùˆ درياي عمان مرتبط ميسازد، نقطه كنترل Øياتي ديگري است، تنگهاي طولاني كه شامل سه جزيره عمده Ùˆ بزرگ است: قشم، هرمز Ùˆ هنگام. در طول جنگ 1988-1980 ايران Ùˆ عراق Ùˆ نيز جنگ خليجÙارس در سال 1991ØŒ اين تنگه به مثابه دروازه دريايي بخش اعظم ذخاير Ù†Ùت جهان، از اهميت استراتژيك Ùزايندهاي برخوردار گرديد. مرزهاي داخلي Ùˆ منطقهاي خاورميانه مرزها Ùˆ موانع داخلي Ùˆ منطقهاي موجود در درون منطقه خاورميانه مرزهاي گسترده Ùˆ برجستهاي هستند. در برخي موارد، آنها عمدتا بر يك كشور تاثير ميگذارند. اما همواره عامل تعيينكنندهاي در خصوص دسترسي به راهها مي باشند Ùˆ از اين جهت در مبادلات تجاري، مناقشات نظامي Ùˆ Ùرهنگي نقش تسهيل كننده Ùˆ يا بازدارندهاي را بر عهده دارند. رود نيل براي مصر، هم به Ù„Øاظ سياسي Ùˆ هم به Ù„Øاظ اقتصادي Øياتي است. دره Øاصلخيز نيل براي بسياري از مردم مصر قوت لايموت Ùراهم ميسازد Ùˆ خود رودخانه عاملي اساسي در ثبات كشور است. هيچ بخشي از خاورميانه نقش تاريخي Ùˆ پايدار جغراÙيا را در تاثيرگذاري بر سياستهاي ملي در زمينه با ØµÙ„Ø Ùˆ جنگ بهتر از باريكه خشكي ساØÙ„ شرقي مديترانه يعني به Ùلسطين اشغالي ايÙا نميكند. جاده مشهور «ÙˆÙŠØ§ مارس»1 از مصر در امتداد سينا به سمت غزه Ùˆ آن Ú†Ù‡ كه اكنون هاجرا 2 در شمال تلآويو ناميده ميشود، كشيده شده است. جادهاي وجود دارد كه از راه گذرگاه موسموس3 در وادي العرابه ماگدون 4 كشيده شده است.ماگدون از ديرباز چونان يك چهارراه بوده است، يك راه به سمت شمال غربي Ùˆ در امتداد ساØÙ„ مديترانه پيش ميرود Ùˆ ديگري به سمت شمال شرقي به هازور5 Ùˆ از آنجا به دمشق كشيده شده است. ارتشهاي زيادي در گذرگاه موسموس در امتداد شمال Ùˆ جنوب، جنگيده اند. برخي از بزرگترين ستيزهها از جمله جنگهاي مصريان، بابلها، بنياسرائيل، كنعانيان – Ùˆ برخي از نبردهاي مشهوري كه در انجيل ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¯Ø§Ø¯Ù‡ شده است- در داخل Ùˆ اطرا٠ماگدون اتÙاق اÙتادهاند. هر كسي كنترل ماگدون را در اختيار داشت ميتوانست نيروهاي سوارهاش همچون ارابهها را جهت مسدود ساختن گذرگاهها Ùˆ جلوگيري از نزديك شدن ارتشها از سمت شمال يا شرق به Øركت درآورد. رشته كوههاي يهودا Ùˆ سامري كه امروزه به ساØÙ„ غربي مشهورند، پناهگاهي را Ùراهم ساخت تا عبرانيهاي باستان بتوانند ارتÙاعات را تسخير نمايند. همچنين رشته كوههاي يهوديه Ùˆ برجستگي سامريان در ساØÙ„ غربي، يا ارتÙاعات جولان بر Ùلات Ùˆ بخش باريكي از اسراييل – دره هيولا6- كه شامل ساكنان شمالي است، كاملا تسلط Ùˆ اشرا٠دارند. بين سالهاي 1965 Ùˆ 1967ØŒ پيش از آنكه اسراييل بلنديهاي جولان را در جنگ 1967 به تصر٠درآورد، نيروهاي سوريه ساكنان مرزي اسراييل را از اين ارتÙاعات كه Øدود 1970 پا بلندتر از شماليترين خط مرزي اسراييل بود، بمباران كردند. دمشق تنها سي Ùˆ Ù‡Ùت مايل با خط مرزي اسراييل Ùاصله دارد Ùˆ هيچ مانع طبيعي ميان مرز Ùˆ پايتخت سوريه وجود ندارد. از اين جهت، از ديدگاه سوريه تداوم اشغال نظامي جولان بدست اسراييل، يك خطر غيرقابل قبول است. نوار غزه كه منطقهاي به وسعت 140 مايل مربع را شامل ميگردد Ùˆ در جنوب غربي Ùلسطين واقع شده است، بيست Ùˆ پنج مايل آن كه در امتداد ساØÙ„ جنوبي تلآويو قرار داشته، هيچگوه استØكامات نظامي طبيعي ندارد. اين نوار خشكي به دليل موقعيت خود در وياماريس7 مورد تهاجمات بسيار واقع گرديده است. اهميت استراتژيك اين ناØيه به خاطر دسترسياش به دريا Ùˆ هم مرز بودن با اسراييل است. عربستان سعودي با 2 درصد اراضي طبيعي قابل كشت، كشوري عمدتا بياباني است. صØراي ربعالخالي يا سندي كبير8 كه وسيعترين بيابانهاي سعودي است، همانند كوهها Ùˆ آبراهها، صØرا نيز پيشروي كشورها Ùˆ ارتشها را Ù…Øدود ميسازد. اÙراد كمي كه با چگونگي زندگي Ùˆ سÙر در بيابان آشنا هستند هميشه نسبت به كساني كه در خارج صØرا زندگي ميكنند از امتيازات متمايزي برخوردار بودهاند. در Ù…Ùهومي وسيعتر، بيابان منطقه باستاني خاورميانه را به دو نيم تقسيم كرده است. جÙراÙياي عراق قوياً از سياست نژادي داخلي Ùˆ استراتژي نظامي آن متاثر است. منطقه شمالي پوشيده از كوهها Ùˆ درههاي Øاصلخيز بوده Ùˆ Ù…ØÙ„ زندگي بسياري از كردهاي عراق است. باتلاقهاي جنوب بغداد يعني مردابهاي رودخانههاي دجله Ùˆ Ùرات Ù…ØÙ„ سكونت عربهاي شيعه در طي صدها سال بوده است. كوههاي زاگرس در ايران يكي ديگر از اشكال طبيعي در خاورميانه است كه به شدت بر جغراÙياي آن در دو Ø³Ø·Ø ØªØ§Ø«ÙŠØ± مي گذارد، نخست كوهها كه بسياري از آنها در يك نقطه مهم Ùˆ استراتژيك واقع شده است. رشته كوههاي زاگرس از آذربايجان آغاز شده Ùˆ از وسط مرز ايران- عراق ميگذرد Ùˆ چندين رشتهكوه موازي نيز جنوب Ùˆ جنوب غرب ايران را مي پوشاند. اين مرز طبيعي كوهستاني در برابر تهاجم شوروي به خليج Ùارس همواره مدّنظر ايالات متØده بوده است؛ دوم اينكه كوهپايههاي زاگرس در خوزستان منبع بسياري از ذخاير Ù†Ùت ايران هستند Ùˆ داراي اهميت استراتژيك هميشگي است. همانند بسياري از نمونههاي امروزي تنش در جهان، شبه قاره هند عميقا از جغراÙيا Ùˆ وضع ظاهري آن متاثر است. اختلاÙات سياسي تاكنون بيشتر پيرامون كوههاي مرتÙع Ùˆ ثروتمند، رودخانههاي طولاني Ùˆ جلگههاي وسيع كه باعث تØريك اختلاÙات بر سر تقسيم ساده زمين Ùˆ منابع ميشوند، متمركز بوده است. هند شامل سه منطقه اصلي است: ديوار كوهستاني Ùراشبهجزيرهاي9 يا هيماليا در شمال، جلگه Ú¯Ù†Ú¯- ايندوس Ùˆ بخش كهن شبه جزيره يا Ùلات اصلي در جنوب. منطقه كوهستاني شايد شامل Ø´Ú¯Ùت انگيزترين رشته كوههاي كل جهان است. بسياري از مناطق صعبالعبور بوده Ùˆ تنها چند گذرگاه بلند دارد؛ اختلاÙات Ùصلي نيز تعيين كننده قابليت استÙاده از بسياري مسيرهاي كوهستاني ميباشد. هيماليا Ùˆ هندوكش ستون Ùقرات منطقه را تشكيل ميدهند. خود هيماليا به سه رشتهكوه موازي تقسيم شده است. هيمالياي بزرگتر، كوچكتر Ùˆ خارجي. با توجه به اينكه بسياري از رودهاي شبه قاره از اين رشته كوه سرچشمه ميگيرند، اين كوهها عنصر اصلي نظام آبي منطقهاي هستند Ùˆ نيز ديواري در برابر وزش بادهاي موسمي پديد آوردهاند. كوههاي هند در سراسر تاريخ به اهدا٠متÙاوتي كمك رساندهاند، از يك طر٠ديوارها Ùˆ موانعي دÙاعي بودهاند كه مناطقي مانند تبت را نسبتاً دور از دسترس قرار داده Ùˆ از طر٠ديگر مسيرهاي تجاري را مشخص ساخته Ùˆ راههاي امپراتوران را تعيين كردهاند. اما اين كوهها به مثابه يك نشان جغراÙيايي شاخص براي شبه قاره ها نيز نقش داشته است؛ در نتيجه هند به كمك كوهها Ùˆ دشتها از بقيه آسيا منÙÙƒ گرديده است. جلگه Ú¯Ù†Ú¯ – ايندوس از مرز با اÙغانستان Ùˆ درياي عمان در غرب تا آسام Ùˆ خليج بنگال در شرق امتداد ياÙته است. در جنوب جلگه، صØراي تار 10ØŒ Ùلاتهاي نمك راه كوچ11 Ùˆ تپههاي مركزي هند (همچون رشته كوه ست پورا)12 واقع شدهاند. اينها تماماً بخشي از مرز آخرين مناطق شبهقاره يعني شبه جزيره به شمار ميروند. شبه جزيره شامل مناطق ساØلي، تپهها Ùˆ يك Ùلات وسيع ميشود. تپههاي مشهور آن همچون گاتهايي13 شرقي Ùˆ غربي، هر دو در امتداد ساØÙ„ كشيده شدهاند. در مركز شبهجزيره Ùلات دكن قرار دارد، ساØÙ„ هند نيز نزديك به 4660 مايل طول دارد. نگاهي به شكل ظاهري Ùˆ طبيعي منطقه خاورميانه بزرگ يادآور اين نكته است كه عوامل جغراÙيايي از مرزهاي سياسي متÙاوت بوده Ùˆ بايد در ملاØظات سياسي نقش اساسي ايÙا كنند. ايالات متØده امريكا Ùˆ Ø·Ø±Ø Ø®Ø§ÙˆØ±Ù…ÙŠØ§Ù†Ù‡ بزرگ بعد از سقوط ديوار برلين، ديك چني، وزير دÙاع وقت آنگونه كه خود آنها ميگويند «Ø¯ÙƒØ§Ù†ÙŠ» تاسيس كرد تا درباره سياست خارجي آمريكا بعد از جنگ سرد در Ø³Ø·Ø Ø§Ø³ØªØ±Ø§ØªÚ˜ÙŠ بزرگ به تÙكر بپردازد. اين پروژه، كه وجود آن مسكوت گذاشته شد، شامل اÙرادي بود كه اينك در سطØÙŠ بالاتر – بار ديگر – وارد صØنه سياست شدهاند. در ميان آنان ميتوان از ولÙوويتس (معاون پنتاگون)ØŒ لوئيس ليبي (رئيس ستاد چني) Ùˆ اريك ادلمن (مشاور ارشد سياست خارجي چني) نام برد. به طور كلي، گروهي منسجم از Ù…ØاÙظهكاران كه خود را متÙكرتر، داراي ثبات ذهني بيشتر Ùˆ به Ù„Øاظ Ùكري جسورتر از بسياري از اÙراد ديگر در واشنگتن مي دانند. رامسÙلد نيز كه داراي اين ويژگيهاست بيش از 30 سال با چني همكاري نزديك داشته است. به عقيده برژينسكي قطعا نقش جريان مسيØÙŠ وابسته به طي٠راست انجيلي در آمريكا بر سياست خارجي اين كشور مهم بوده است، با اين Øال اين اØساس كه عمدهترين خطرها Ùˆ تهديدها از سوي تروريسم بينالمللي صورت ميگيرد نيز در مناسبات كنوني واشنگتن با جهان نقشق به سزايي دارد. موسسه آمريكن اينترپرايز14 كه از بزرگترين Ùˆ معروÙترين موسسات تØقيقاتي آمريكا است، Ù…ØÙ„ تبادل آرا Ùˆ پرورش اين قبيل تÙكرات بوده است. اين موسسه در سال 1943 در واشنگتن دي. سي آمريكا با هد٠Øمايت Ùˆ تقويت بنيادهاي آزادي تاسيس شد. اين موسسه در زمينههاي سياسي، اقتصادي Ùˆ Ùرهنگي به تØقيقات گستردهاي دست زده Ùˆ – با توجه به اينكه دولتمردان Ùˆ سياستگزاران ايالات متØده نيز در اين موسسه مشغول به كار هستند- در تصميم گيريهاي كلان Ùˆ مهم اين كشور نيز نقش به سزايي ايÙا نموده است. Ú¯Ùته ميشود 50 Ù…Øقق ارشد از جمله كارگزاران ارشد دولت بوش در اين موسسه Ùعاليت ميكنند Ùˆ دانشجوياني از سرتاسر آمريكا نيز با آنان همكاري دارند. اÙرادي نظير پل ولÙوويتس15 معاون پنتاگون، ويليام كريستول16 سردبير Ù‡Ùتهنامه ويكلي استاندارد17 ØŒ تام دانلي 18 استراتژيست نظامي Ùˆ متخصص در امنيت ملي، ديويد Ùروم19 مشاور ويژه سابق اقتصادي بوش، مارك گرچت20متخصص سابق امور خاورميانه سازمان سيا، مايكل لدين 21متخصص وزارت خارجه، مشاوره ويژه وزير خارجه Ùˆ مشاور امنيت ملي Ùˆ پنتاگون در دولت ريگان، جاشورا وراوچيك22 عضو ارشد موسسه، مايكل نواك23 سÙير سابق آمريكا در كميسيون Øقوق بشر در ژنو، ريچارد پرل 24 عضو ارشد پنتاگون Ùˆ عضو هيات سياسي دÙاعي Ùˆ امنيت بينالمللي در دوره ريگان، دانيل پلتكا 25 عضو ارشد كميته روابط خارجي سناي آمريكا در امور خاور نزديك Ùˆ جنوب آسيا Ùˆ همچنين Ù…Øققان ديگري نظير گاÙني26 ØŒ كوهن 27 جيمز وولسي 28 رئيس اسبق سيا، روبرت گاگان 29Ùˆ اÙرادي ديگر، نسل جديد تصميمگيران سياستهاي آمريكا به شمار ميروند. در بعد رسانهاي نيز بايد به شبكه تلويزيونيFax News گاهنامهها Ùˆ Ù‡Ùتهنامههاي The Weekly Standard ,The New Republic, National Review Ùˆ همچنين موسسه تØقيقاتي Herritage Fondation Hadson Institute اشاره كرد. بوش در ديدار از موسسه «Ø¢Ù…ريكن اينتر پرايز» Ú¯Ùته است: «Ø´Ù…ا از بهترين مغزهاي كشور هستيد Ùˆ دولت من Ù…Ùتخر است كه 20 Ù†Ùر همكار از ميان شما دارد.» استراتژي امنيت ملي آمريكا كه با Ù†Ùوذ اين عناصر در دولت بوش تنظيم شده است در تاريخ 20 سپتامبر 2001 منتشر شد. اين استراتژي مبتني بر قدرت نظامي بوده Ùˆ مقرر ميكند كه بهترين دÙاع از خود، توان تهاجمي است Ùˆ آمريكا بايد ØµÙ„Ø Ø¬Ù‡Ø§Ù†ÙŠ را از طريق Øذ٠مخالÙها Ùˆ ايجاد جوامع باز Ùˆ دموكراتيك برقرار سازد. آمريكا نيازمند اين است كه از قدرت خود براي كسب نتايج Ùˆ ستاندههاي سياسي بهره گيرد. اگر آمريكا از قدرت خود استÙاده نكند نه تنها قدرت Øاشيهاي خواهد شد بلكه خروج از صØنه بينالمللي باعث هرج Ùˆ مرج نظم موجود خواهد شد. بنابراين نظريهپردازان دولت بوش معتقدند آمريكا با ورود نظامي به صØنه جهاني توان ايجاد نظم Ùˆ صلØØŒ بسط دموكراسي Ùˆ گسترش بازارهاي مصرÙÙŠ Ùˆ تجارت آزاد را Ùراهم خواهد كرد. استراتژي امنيت ملي آمريكا از 7 عنصر تشكيل شده است؛ تعهد به جهان تك قطبي بدون رقيب براي آمريكا، تØليل تهديدهاي جديد جهاني Ùˆ چگونگي برخورد با آنها، نسخ بازدارندگي دوران جنگ سرد، تعري٠و قالببندي جديدي براي Øاكميت، عدم توجه به Øقوق بينالملل Ùˆ معاهدات متØدان Ùˆ شركاي امنيتي، برخورد مستقيم Ùˆ به دور از Ù…Øذورات با تهديدات Ùˆ در نهايت اين استراتژي جديد ارزش كمي براي ثبات بينالمللي قائل است. ريشه Ùكري استراتژي، «Ù„ئواشتراوس» 30Ùيلسو٠سياسي معاصر Ùˆ يهودي آلماني تبار است. اشتراوس كه در دوران جمهوري وايمار- يكي از دموكراتيكترين تجربههاي دموكراسي تاريخ مدرن – Ùˆ در جريان ظلم آلمان هيتلري قرار گرÙته بود، با شناخت Ùˆ درسهايي از شكست اين جمهوري در جلوگيري از بروز Ùاشيسم گرÙت به خارج گريخت. وي پس از اقامتي كوتاه در انگلستان، راهي آمريكا شده Ùˆ پس از مهاجرت به آمريكا به همراه «Ù‡Ø§Ù†Ø§ آرنت»31 يكي از قويترين Øلقههاي انديشه سياسي جهان را در دانشگاه شيكاگوي آمريكا تشكيل داد، شاگردانش از با Ù†Ùوذترين اساتيد كنوني علوم Ùˆ انديشه سياسي (انديشه اشتراوسي) در آمريكا به شمار ميروند. اين انديشه مبتني بر بازگشت به انديشههاي يونان باستان Ùˆ تقسيم ارزشها به خير Ùˆ شر است. بر اساس آن، دموكراسي غربي ضعي٠به درد نميخورد Ùˆ براي بقاي دموكراسي به كارگيري زور لازم است. اگر دموكراسيهاي غربي قرار است قوي Ùˆ پايدار بمانند، بايد اين دموكراسي را به همه دنيا گسترش داد. عشق به نظم نظامگيري Ùˆ اقتدارگرايي از تÙكرات اصلي پيروان اشتراوس در آمريكا به شمار ميرود كه به دنبال تØميل ارزشهاي موردنظر خود به جهانيان هستند.«Ø±ÙŠÚ†Ø§Ø±Ø¯ پرل» نظريهپرداز Øزب جمهوريخواه با 25 سال سابقه كار در پنتاگون در رابطه با استراتژي خاورميانهاي آمريكا ميگويد: «Ø¢Ù†Ù‡Ø§ÙŠÙŠ كه Ùكر ميكنند عراق در ليست برخورد با تروريسم قرار دارد بايد در رابطه با سوريه يا ايران يا سودان يا يمن يا سومالي يا كره شمالي يا لبنان Ùˆ يا دولت خودگردان Ùلسطين نيز Ùكر كنند. اگر ما يك يا دو عامل Øكومتي تروريستي را از ميان برداريم سايرين Øساب كار را خواهند كرد. ما وقتي يك مورد را ØÙ„ كرديم به كشور ديگر ميگوييم شما در ردي٠بعدي قرار داريد. اگر دست برنداريد همانگونه با شما رÙتار ميشود.» وي همچنين در 15 آوريل 2003ØŒ تصويب قانوني مشابه قانون عراق را با نام «Ø¢Ø²Ø§Ø¯Ø³Ø§Ø²ÙŠ سوريه» از مجلس آمريكا درخواست كرد. اين قانون درست مثل قانون مصوب 1998 زمان كلينتون عليه عراق، به مخالÙان بشار اسد كمك خواهد كرد تا در زمان مناسب با يك Øمله نظامي كار رژيم بشار اسد تمام شود. دكترينهاي موجود در خاورميانه بزرگ در پرتو جنگ عليه تروريسم كه توسط دولت بوش عنوان شده است تÙكرات تازه Ùˆ چشمگيري در راستاي تجديد ساختار جهان تك قطبي Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯. اين انديشه بيانگر نگرشي نئوامپرياليستي است كه بر پايه آن آمريكا نقش تعيينكنندهاي در شناسايي استانداردها، تهديدات، توسل به زور Ùˆ اجراي عدالت ايÙا ميكند. طبق اين نگرش، Øاكميت آمريكا نسبت به كشورهايي كه معيارهاي داخلي Ùˆ خارجي واشنگتن را به چالش مي كشند، مطلقتر است. اين نگرش Øداقل از ديد طرÙدارانش به دو دليل ضروري به نظر ميرسد؛ اول، ويژگي مخرب تهديدات تروريست Ùˆ دوم، سلطه جهاني بيسابقه آمريكا. در اين راستا منطقه خاورميانه مجددا به عنوان مدخل اجراي طرØهاي جديد آمريكا Ùˆ به شكل جديتري مورد توجه قرار ميگيرد Ùˆ با توجه به اولويتهاي جديد سياست خارجي ايالات متØده در منطقه، رامسÙلد، وزير دÙاع آمريكا دكترين Øمله پيشدستانه Ùˆ كالين پاول، وزير امور خارجه Ø·Ø±Ø Ù…Ø´Ø§Ø±ÙƒØª آمريكا در خاورميانه32 را ارائه ميدهند Ùˆ اولين گام اعمال اين تئوريها نيز كشور عراق Ù…Øسوب ميشود. مسلما ميزان موÙقيت آمريكا در اجراي دكترين اول، زمينههاي اجراي دكترين دوم را سريعتر Ùˆ بيشتر Ùراهم ميآورد. با نگاهي به سابقه رويكرد ايالات متØده به مسئله عراق Ùˆ روند دموكراسيسازي منطقه، درك ميشود كه راهبرد ايالات متØده (قبل از 11 سپتامبر) در قبال عراق، ØÙظ صدام به صورت مهار شده، همراه با اقتصادي ويران Ùˆ تسليØات متعار٠و غيرمتعار٠ناكارا بر مسند قدرت بود. در مبØØ« دموكراسي نيز مقامات ايالات متØده به خصوص در دوران كلينتون همواره به تعهدات دولت در جمهوري «Ø§Ù†Ù‚لاب جهاني دموكراسي» اشاره داشتهاند. تÙكر غالب در دولت كلينتون در اين راستا اين بود كه كشورهاي دموكراتيك در منطقه شركاي مطمئنتري در ديپلماسي، تجارت، مواÙقتنامههاي بازرگاني Ùˆ Øمايت از Ù…Øيطزيست هستند Ùˆ دولت ايالات متØده در دوره دشوار انتقال اقتدارگرايي به دموكراسي Ùˆ آزادي كشورهاي خاورميانه را بايد Øمايت كند Ùˆ نهادهايي را به وجود آورد تا رهبران نسبت به مردم پاسخگو باشند Ùˆ در اين راستا بر دولتهاي خاورميانه Ùˆ همچنين دولتهاي دوست از جمله؛ عربستان Ùˆ كويت نيز Ùشارهاي لازم وارد آيد. آنچه براي آمريكاييها مبهم Ùˆ چالشآور بوده اين است كه روند دموكراسيسازي در منطقه اØتمالا باعث گرايش مردم به اسلامگرايان Ùˆ به دنبال آن به قدرت رسيدن آنها Ùˆ در نهايت به ضرر مناÙع آمريكا تمام شود. به زعم ريچارد مورÙÙŠØŒ متخصص امور خاورميانه Ùˆ عضو ارشد كاخ سÙيد بØØ« دموكراسي در خاورميانه بØثي دشوار پيچيده، Øساس Ùˆ مهم است كه وي از آن با عنوان «Ù…عماي دموكراسي» ياد ميكند. دولتهاي خاورميانه هرگاه از طر٠آمريكا براي دموكراسي Ùˆ Øقوق بشر تØت Ùشار قرار گرÙتهاند بلاÙاصله مشروعيت اسلامگرايان Ùˆ تهديدات تروريستي را Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÙŠÙƒÙ†Ù†Ø¯. بنابراين دولتمردان كاخ سÙيد تا قبل از Øوادث 11 سپتامبر به اين ارزيابي رسيده بودند كه دولتهاي دوست قادر به اعمال دموكراسي نيستند Ùˆ بهترين Ùˆ آسانترين گزينه براي آمريكا، عدم اتخاذ هرگونه موضعي در قبال اين قضيه است. به هر Øال تامين مناÙع اقتصادي، ديپلماتيك Ùˆ استراتژيك آمريكا مهمتر از قضاياي Øقوق بشر Ùˆ دموكراسي در منطقه است. بنابراين واشنگتن ØªØ±Ø¬ÙŠØ Ù…ÙŠØ¯Ù‡Ø¯ ديكتاتوريهاي كنوني را بر سر قدرت Ù†Ú¯Ù‡ دارد تا اينكه در مواقع ضروري Ùˆ Øساس در جهت مناÙع بر آنها اعمال Ùشار كند. در نهايت برنامه دموكراسيسازي دولت كلينتون در خاورميانه در Øد شعار باقي ماند. وقوع Øوادث 11 سپتامبر در آمريكا، Ùرصت خوبي بود تا اين دو گزينه در Ùاصله زماني مناسبي براي كسب اهدا٠و آرمانهاي منطقهاي Ùˆ جهاني ايالات متØده پيگيري شود، بنابراين دكترينهاي ياد شده مبناي كار قرار گرÙت. الÙ) دكترين رامسÙلد در ميان تيم بوش، دونالد رامسÙلد خطرناكترين سياستمدار Ù…Øسوب ميشود تا جايي كه هنري كيسينجر Ú¯Ùته است: «Ù…Ù† ظالمتر از اين مرد نديدهام.» وي در زمان دولتمردان قبلي آمريكا نيز به شدت Øامي استراتژي «Ø¶Ø±Ø¨Ù‡ اول» بود. رامسÙلد در 31 ژانويه 2002 در سخنراني در دانشگاه نظامي آمريكا با ارائه Ø·Ø±Ø Ø¬Ø¯ÙŠØ¯ «Ù†Ùوذ استراتژيك»41ØŒ اصلاØيههاي دÙاعي ايالات متØده را در غالب «Ø¯ÙƒØªØ±ÙŠÙ† رامسÙلد» معرÙÙŠ كرد. وي بر اصول ذيل تاكيد ميورزد كه عبارتند از: مبارزه همه جانبه در جبهههاي اقتصادي ديپلماتيك، مالي Ùˆ اطلاعاتي، عملكرد نظامي در تمام سطوØØŒ تشكيل ائتلاÙهاي بينالمللي Ùˆ كاربرد سلاØهاي هستهاي در موارد بØران. اين دكترين در مورد سناريوهاي پيشبيني شده در يك جنگ هستهاي (به خصوص جنگ رژيم صدام) عنوان ميكند؛ «Ù‡Ø±Ú¯ÙˆÙ†Ù‡ اقدام به جنگ هستهاي بايد در جهت ØÙظ Ùˆ تداوم Øيات آمريكا، ØÙاظت از اسرائيل، پاسخي به تسليØات كشتارجمعي دشمن Ùˆ تخريب انبارهاي تسليØات ميكروبي، شيميايي Ùˆ هستهاي باشد. همچنين عراق Ùˆ دولتهاي دشمن از بارزترين نمونههاي تهديدات هستهاي هستند Ùˆ استراتژي بوش اين است تا اÙكار عمومي جهان را در اين زمينه شكل دهد كه در مقابل اين دولتها بايد از تسليØات هستهاي استÙاده كرد. ب) دكترين پاول همزمان با پيگيري وضعيت عراق، وزير امور خارجه آمريكا با ارائه Ø·Ø±Ø Ø¢Ù…Ø±ÙŠÙƒØ§ÙŠÙŠ «Ù…شاركت در خاورميانه» به برنامههاي آمريكا Ùˆ Ùرصتهاي تØقق دموكراسي Ùˆ آرمانهاي اين كشور در منطقه اشاره كرد. وي در مقدمه اين Ø·Ø±Ø Ù…ÙŠÚ¯ÙˆÙŠØ¯: «Ø®Ø§ÙˆØ±Ù…يانه منطقه پهناوري است كه اهميت زيادي براي مردم آمريكا داشته Ùˆ اماكن مقدس بسياري دارد كه ميليونها Ù†Ùر در مساجد Ùˆ كليساهاي آن عبادت ميكنند امروز اوضاع سياسي خاورميانه به توجه زيادي نياز دارد. آمريكا بايد توجهي Ùعال Ùˆ پويا به اصلاØات سياسي Ùˆ اقتصادي منطقه داشته باشد. ما توجه زيادي به پايان درگيري اعراب Ùˆ اسرائيل داريم Ùˆ در تلاشيم تا ØµÙ„Ø Ø¯Ø§Ø¦Ù…ÙŠ بر اساس ديدگاه بوش مبني بر تشكيل دو كشور مستقل در كنار هم Ù…Øقق شود. كالين پاول، دكترين خود را بر سه Ù…Øور قرار داده است؛ Ù…Øور اول، همكاري با بخشهاي عمومي Ùˆ خصوصي Ùˆ تشويق آنان به سرمايهگذاري Ùˆ اصلاØات اقتصادي Ùˆ پر كرن شكاÙهاي موجود در راه آزاديها Ùˆ گسترش مشاركتهاي سياسي Ùˆ Øمايت از نقش زنان در جامعه است Ùˆ به عنوان قدم اول تلاش براي تاسيس مركز صندوق سرمايه گذاري Ùˆ به دنبال آن تلاش براي پيوستن كشورهايي همچون عربستان، يمن Ùˆ الجزاير Ùˆ اردن به سازمان تجارت جهاني، Ù…Øور دوم، كمك به مردم منطقه با هد٠تØكيم درخواستهاي سياسي آنان براي اجراي اصلاØات. سازمانهاي مدني بايد تقويت شوند Ùˆ سازمانهاي سياسي بايد به عنوان بازوي اقتصادهاي آزاد عمل كنند Ùˆ Ù…Øور سوم، بهبود Ø³Ø·Ø Ø¢Ù…ÙˆØ²Ø´ÙŠ Ùˆ Ùرهنگي Ùˆ توجه ويژه به آموزش دختران. ژئوپولتيك جديد ايالات متØده، خاورميانه Ùˆ Ù…Øيط پيراموني در اين Ø·Ø±Ø Ø¢Ù…Ø±ÙŠÙƒØ§ با بلندپروازي در دو Ø³Ø·Ø Ø¹Ù…Ù„ خواهد كرد كه عبارتند از: الÙ) Ø³Ø·Ø Ø¨ÙŠÙ†Ø§Ù„Ù…Ù„Ù„ÙŠ اينكه آمريكا به يك قدرت هژمونيك تبديل شده است در آن ترديدي نيست. كارآيي برتر ساختارهاي سياسي، قدرت نظامي، Ùرهنگي (نرم اÙزاري) Ùˆ اقتصادي باعث شده است كه ديگر كشورها به طر٠آمريكا بروند Ùˆ مسلماً زماني كه در قدرت شماره يك جهان چيزي تغيير مي كند جبراً بر سيستم مناسبات بينالمللي نيز تاثير زيادي خواهد گذاشت. سياست ايالات متØده در جهان امروز Ùˆ Ùردا تبديل به مسئله بايد شده است. جهتگيري سياست خارجي ايالات متØده در قرن بيست Ùˆ يكم چيزي را نشان نمي دهد جز تكميل سيطره خود بر جهان؛ با اين Ù…Ùهوم كه هر رژيمي كه بخواهد در مقابل اين وضعيت مقاومت كند قابل تØمل نخواهد بود. دورهاي كه ما هم اكنون در آن هستيم، «Ø¯ÙˆØ±Ù‡ تنظيم قواعد نظم جهاني» است. توان قدرتهاي رقيب آمريكا در به چالش كشيدن سياستهاي واشنگتن به جهت سهمخواهي از نظر جهاني از يك طر٠و توان چانهزني Ùˆ آمادگي سهمدهي آمريكا از طر٠ديگر، ترتيب ماهيت Ùˆ سهم هر بازيگر در اين نظم جهاني را مشخص خواهد كرد. به نظر ميآيد در اين دوره گذار، نظام دوقطبي، ثبات نداشته Ùˆ تمايل به استÙاده از روشهاي نظامي اÙزايش يابد. اگر آمريكا بتواند برنامههاي ايجاد ثبات، بازسازي Ùˆ دموكراسيسازي را در عراق اجرا Ùˆ با موÙقيت تكميل كند توان چانهزني Ùˆ Ø³Ø·Ø Ù‚Ø¯Ø±Øª منطقهاي Ùˆ بينالمللي آن اÙزايش كمي Ùˆ كيÙÙŠ خواهد داشت Ùˆ يكجانبهگرايي سلسله مراتبي را با Øاكميت قوي آمريكا تثبيت خواهد كرد. در شرايط جديد، سازمان ملل در تØولات جهاني، نقش Ù…Øوري – كه برخلا٠ميل آمريكا باشد– نخواهد داشت Ùˆ تا سطØÙŠ به Øاشيه رانده شده كه وظيÙهاش تنها پيگيري تصميمات آمريكا است. باÙت اين سازمان كه نهاد سنتي دÙاع از دموكراسي در برابر دشمنان آن است از اين به بعد از منظر ياÙتن راهكاري براي مقابله با اقدامات آمريكا دچار تØول خواهد شد. چالش اين سازمان با آمريكا در مورد آينده عراق بيشتر روشن خواهد شد. آمريكاييها به نظر ميرسد از اين پس تمايل داشته باشند Ùقط مباØØ« Ùني Ùˆ بشردوستانه را به سازمان ملل بدهند Ùˆ اصرار زيادي نيز به پيوستن همپيمانانش به طرØها نداشته باشند اين در Øالي است كه بر اين نكته تمركز خواهند داشت كه اوضاع را به Øالت طبيعي بازگردانند. ب) Ø³Ø·Ø Ù…Ù†Ø·Ù‚Ù‡Ø§ÙŠ ايالات متØده به منظور اتمام پروژههاي ناتمام خود در خاورميانه، از اين به بعد بر يك استراتژي Øضور پرهزينه Ùˆ پرمخاطره مستقيم Ùˆ Ùزاينده در خليجÙارس Ùˆ به Øمايت Ùˆ ائتلا٠با برخي كشورهاي شوراي همكاري خليجÙارس – كه ثبات سياسي آنها مورد ترديد است – متكي خواهد بود. در اين راستا آمريكا به امضاي يك مواÙقتنامه همكاري نظامي بيست ساله با قطر اقدام كرده است Ùˆ تمايل دارد اگر باÙت سياسي Ùˆ اجتماعي عراق اجازه دهد در اين كشور نيز پايگاه داشته باشد. آمريكا نميتواند مانند انگليس، در سي سال قبل، اقدام به ترك منطقه كند بنابراين مناÙع ملي اين كشور در اين است كه از يك نظام مطلوبتر، پاياتر Ùˆ قابل انكارتر در خليجÙارس Øمايت كند. نظامي كه در آن به جاي اينكه در مقابل تغييرات سياسي مقاومت كند از آن (تغييرات سياسي) بهره گرÙته Ùˆ آنرا ارتقا دهد. Ùعلا آمريكا در عراق با چالشهاي تامين ثبات Ùˆ امنيت داخلي روبهرو است. موÙقيت در عراق، مقدمهاي براي بخشيدن نظم نويني به كل خاورميانه خواهد بود. موقعيت آمريكا در خاورميانه Ùˆ Øضور اين كشور Ù…Øققا به گونهاي خواهد بود كه Ù…Øيط پيراموني Ùˆ مناÙع كشورهاي ديگر را هم دربر گيرد Ùˆ آمريكاييها با توجه با اين توجيه در خاورميانه خواهند ماند كه تنها آمريكا عامل توسعه سرمايهداري، ليبراليسم، آزادي Ùˆ دموكراسي Ùˆ تامين امنيت منطقه (در عين Øال تامين سرمايهها Ùˆ مناÙع اروپا، ژاپن Ùˆ روسيه Ùˆ غيره) است. در اين راستا در مناطق Ùˆ زمانهايي كه آمريكا تشخيص دهد به تدريج نقش بيشتري به سازمانهاي بينالمللي Ùˆ كشورهاي ديگر ميدهد Ùˆ مناÙع طبيعي ديگران را نيز مدنظر قرار ميدهد. چنانچه در خاورميانه Ùˆ در قضيه كره شمالي، كشورهاي چين، روسيه Ùˆ ژاپن نيز دعوت به همكاري شدند. البته در مبØØ« عراق، آمريكا مطمئن به ØÙ„ يك جانبه موضوع سقوط صدام بود. در مجموع رقابت آمريكا با كشورهاي همسو Ùˆ نزديك به خود به سمت رقابت با Øاصل جمع جبري مضاع٠پيش خواهد رÙت. در اين راستا، اØياي مناسبات ناتو براي Ùعال كردن نقش نهادهاي بينالمللي براي آمريكا ضروري است. براي اØياي روابط به جاي تاكيد بر تبديل همپيماني به چتر امنيتي Ùراگير، «Ø§Øساس سرنوشت مشترك» تقويت خواهد شد. اگر به اين زمينه مشترك توجه نشود Ùˆ اگر روند ديپلماسي قبل از جنگ با عراق بار ديگر هم رواج يابد، ايالات متØده براي تداوم همپيماني التزامآور مجبور است در داخل ناتو همپيمانان ويژهاي دست Ùˆ پا كند Ùˆ براي آينده همكاريهاي نزديك دست به انتخاب بزند كه اين مسئله چالش Ùˆ پاياني براي نيم قرن همكاري تلقي ميشود. آمريكا ناگزير از همÙكري Ùˆ همكاري تنگاتنگ با شركاي خويش است تا بدين وسيله براي آنها در توجه به اهدا٠ميان مدت، التزام ايجاد كند Ùˆ به وضعيت منع تكثير تسليØات كشتار جمعي، تبيين جهانيسازي Ùˆ اØياي بازسازي خاورميانه سرعت ببخشد. با توجه به اينكه منطقه خاورميانه Ùˆ شمال Ø¢Ùريقا به عنوان مركز تهديدات بالقوه تمدن غرب در قرن 21 Ù…Ø·Ø±Ø Ø§Ø³ØªØŒ آمريكا با استÙاده از قدرت نظامي ناتو به دنبال برقراري ثبات، Øتي بيشتر از پيگيري بØØ« دموكراسي، در اين منطقه خواهد بود. در اين راستا ناتو در راستاي استراتژي جديد آمريكا پيشگيرانه Ùˆ Ùعالانه عمل خواهد كرد. Ø·Ø±Ø Ú˜Ø¦ÙˆÙ¾ÙˆÙ„ØªÙŠÙƒ جديد آمريكا، آسياي ميانه را نيز به عنوان Ù…Øيط پيراموني خاورميانه، تØت تاثير قرار خواهد داد. پيش از اين، مكيندر 33Ùˆ اسپايكمن34 دو Ø´Ø§Ø±Ø Ù…Ù‡Ù… مبØØ« ژئوپولتيك بر اين اعتقاد بودند كه؛ اوراسيا قلب زمين، است Ùˆ كسي كه بر اوراسيا Øكومت كند بر جهان Øكومت خواهد كرد. رويكرد جديد آمريكا تثبيت Øضور در آسياي مركزي Ùˆ خليج Ùارس است. در اين شرايط Ùˆ در مباØØ« ژئوپولتيك، دوباره بØØ« «Ù‡Ø§Ø±ØªÙ„ند» Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÙŠØ´ÙˆØ¯ بدين معني كه آمريكا، خليج Ùارس Ùˆ درياي خزر را به عنوان دو منبع اصلي تامين كننده انرژي جهان آينده قرار داده Ùˆ اين دو را به صورت خودكار به يك «Ù‡Ø§Ø±ØªÙ„ند» در جهان تبديل نموده است كه ايران در مركز آن قرار ميگيرد Ùˆ عراق Ùˆ بخشي از خاورميانه، اÙغانستان Ùˆ پاكستان نيز در اطرا٠آن قرار ميگيرند. اين در Øالي است كه براساس استراتژي انرژي ايران بهترين مسيري است كه ميتواند اهدا٠استراتژيك را پوشش دهد. تØليل دقيق Øساسيتهاي مرتبط با خطوط لوله باكو Ùˆ نواØÙŠ مجاور آن، اين Øقايق را آشكار ميسازد كه خط لوله باكو، اÙغانستان، پاكستان، به سمت درياي آزاد، در مقابل اقدامات خصمانه القاعده Ùˆ سلÙيهاي پاكستان آسيبپذير است. خط لوله باكو، تÙليس، جيهان هم عذر موجهي براي كشورهاي عضو اتØاديه اروپا براي تØميل شرايط آنها Ùراهم خواهد كرد. بنابراين در نهايت آنچه دوباره Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÙŠØ´ÙˆØ¯ØŒ خط لوله باكو، ايران، درياي مديترانه است كه نقش جمهوري اسلامي ايران را برجسته ميسازد. شرايط جديد، جنوب غرب آسيا را نيز متاثر ميسازد. واقعهاي كه در خاورميانه در Øال شكلگيري است از اÙغانستان شروع شده Ùˆ آمريكا زير چتر ژئواكونومي خواستار آن است تا مرزهاي ژئواستراتژي Ùˆ ژئواكونومي روي هم منطبق شود Ùˆ تنها جايي كه اين اتÙاق نيÙتاده جنوب غربي آسيا است. دليل مشخص نشدن مرزهاي ژئواستراتژيكي در جنوب غرب آسيا نيز وجود انرژي درياي خزر است چرا كه انرژي بايد در مبدا، مسير Ùˆ مقصد امنيت داشته باشد. دستور كار امنيتي اÙغانستان، آغاز برقراري يك امنيت اجباري در جنوب غربي آسيا خواهد بود. ب – تاثير Ùروپاشي شوروي Ùروپاشي اتØاد جماهير شوروي رويدادي ژئوپليتيكي Ùˆ ذاتاً طبيعي بود كه در نيمه دوم قرن بيستم به وقوع پيوست. بين سالهاي 1989 ميلادي تا 1991 ميلادي بزرگترين Ùˆ اØتمالاً مقتدرترين امپراتوري توتاليتري كه تاكنون جهان به خود ديده بود، از هم Ùروپاشيد. در مقايسه با انØلال امپراتوريهاي اتريش – مجارستان Ùˆ عثماني در پايان جنگ جهاني اول Ùˆ شكست قدرتهاي Ù…Øور در سال 1945 ميلادي، سقوط شوروي اثر ژرÙÙŠ بر Ù…Øيط بينالمللي دهه پس از آن، بر جاي گذاشت. اما برخلا٠وضعيت سال 1919 ميلادي Ùˆ 1945 ميلادي، زماني كه قدرتهاي ÙØ§ØªØ ØªÙˆØ§Ù†Ø³ØªÙ†Ø¯ نوعي نظم را بر مرزهاي سياسي در Øال ظهور تØميل نمايند، رويدادهاي پس از سقوط اتØاد جماهير جماهير شوروي قابل توجهتر بودهاند. تÙاوت عمده در اين است كه اتØاد جماهير شوروي از درون Ùروپاشيد Ùˆ شكست اين كشور بر اثر مقابله نظامي كلاسيك نبود تا پس از آن دول ÙØ§ØªØ Ø¨ØªÙˆØ§Ù†Ù†Ø¯ شرايط خود را به قدرت مغلوب تØميل نمايند. برخي چنين استدلال مينمايند كه در مورد Ùروپاشي شوروي يك استدلال منطقي وجود دارد كه آن هم تا Øدودي ناشي از عامل جغراÙياست، بيشتر جمهوريهاي «Ø¬Ø¯ÙŠØ¯» كه هم اكنون در روي نقشه نشان داده ميشوند، در Øقيقت كشورهاي كهني بودهاند، براي مثال، لتوني، استوني Ùˆ اوكراين. در اين رويداد نكته اين است كه مرزهاي داخلي كه مشخص كننده جمهوريهاي درون اتØاد جماهير شوروي بود، تقريباً يك شبه به مرزهاي بينالمللي تبديل گرديدند. با اين وجود، اين اميدواري وجود داشت كه نظام جديد جهاني در Øال ظهور، بازتاب آن دسته از آمال بنيادي غرب باشد كه در جنگ عليه كمونيسم تقويت گرديده بود. صلØØŒ دموكراسي Ùˆ توسعه اقتصادي ايدهآلهاي سه گانه آينده بودند. سنگ بناي نظام نوين جهاني، Ù…Øيط امنيتي همكاري جويانهتري بود كه در آن متØدان عمده Ù…Ø³Ù„Ø Ùˆ آماده جنگ با يكديگر، جايگزين Ù…Ùهوم دÙاع متقابل – يعني ناتوي گسترش ياÙته بدون وجود كشورهاي دشمن عضو پيمان ورشو – گرديد. هد٠هر يك از شركت كنندگان كمك به امنيت همگاني Ùˆ امنيت خود بود همراه با مواÙقت در خصوص قواعد تماس Ùˆ ارتباط در جهت مقاومت در برابر اقدامات كشورهاي متجاوزي كه هنجارها را نقض ميكنند. در اين مرØله نوعي تاكيد جديد بر سازمان ملل متØد Ùˆ ديگر سازمانهاي بينالمللي به موازات تمركز مجدد بر رقابت Ùˆ همكاري اقتصادي به مثابه عناصر اصلي رشد Ùˆ ثبات سياسي جهان صورت گرÙت، اما (واقعيت) اين نبود. ميراث بجا مانده از سقوط اتØاد جماهير شوروي تاكنون، منشأ اغتشاش Ùˆ مناقشات منطقهاي بوده است. Ùلذا اين امكان وجود دارد كه با گذشت زمان يك نظم جديد Ùˆ با ثباتتر منطقهاي ظهور يابد. بطور قطع، اميدواري رهبران روسيه به همين است، رهبراني كه به خاطر عواقب استراتژيك از دست دادن كنترل آن Ú†Ù‡ آنها آن را «Ø®Ø§ÙˆØ± نزديك» مينمايند، بينهايت نگرانند. براي تجديد Øيات كشورهاي مستقل مشتركالمناÙع35 كه در دسامبر 1991 ميلادي Ùˆ در پي Ùروپاشي اتØاد شوروي تاسيس گرديدند، كوششهاي آنها بر اين منطق استوار بود كه پيوندهايي كه جمهوريهاي سابق را به يكديگر متصل ميساخت (همكاريهاي اقتصادي) هنوز به اندازه همان تÙاوتهايي كه آنها را از هم جدا ساخته است (قوميت Ùˆ ناسيوناليسم) Øائز اهميتاند، اما تا به Øال Øاكميت از آن نيروهاي بيثبات كننده بوده است. دليل اين امر روشن است، صلØØŒ دموكراسي Ùˆ توسعه اقتصادي بازار آزاد، پيشÙرضهاي درجات بالاي نظم در درون Ùˆ در ميان كشورهاست. نظم نيز پيش Ùرض قواعد روشن Ùˆ پيشبيني كار بست قدرت به شمار ميرود. در مدت سي سال گذشته، روابط كشورهاي عضو پيمان ورشو Ùˆ ناتو از نوعي ثبات اما ثبات خطرناك برخوردار بوده است. اين ثبات نتيجه چندين عامل بود. ظرÙيت تخريبي ÙˆØشتآور جنگاÙزارهاي هستهاي؛ تجمع كامل جنگاÙزارهاي هستهاي در داخل ساختارهاي نظامي Ùˆ آموزههاي نظامي اتØادهاي مخالÙØŒ مرزهاي كاملاً مشخص Ùˆ مورد قبول در ميان نيروها؛ سياستهاي روشن در زمينه كاربرد زور كه موجب تجاوز يكي به ديگري ميشود؛ اجماعنظر واقعي در اين مورد كه جنگ تمام عيار آينده طر٠پيروز نخواهد داشت؛ درك اين نكته كه شروع جنگ به اØتمال زياد به نوعي جنگ هستهاي تبديل خواهد شد؛ خطوط روشن ارتباط ميان متخاصمان Ùˆ پذيرش آشكار استيلاي شوروي Ùˆ آمريكا در ميان اعضاي پيمانهاي ورشو Ùˆ ناتو؛ توانايي كشورهاي دشمن براي رقابت در مناقشات منطقهاي خارج از صØنه اصلي Ùˆ مقاومت در برابر مداخله نظامي در مناقشات درون اتØادها؛ Ùˆ سرانجام رژيمهاي با ثبات در اردوگاههاي متخاصم. اتØاد جماهير شوروي به طور خاص، چنان كنترل كاملي را در درون امپراتوري Ùˆ اطرا٠مرزهاي خود اعمال مينمود كه از مجموع نه نقطه تماس مستقيم بين امپراتوري Ùˆ جهان خارج (Ùنلاند، كشورهاي ناتو، اتريش، يوگسلاوي، ايران، اÙغانستان، چين، مغولستان Ùˆ كره شمالي) تنها اختلا٠مرزي با چين منبع جدي براي مناقشه بالقوه به شمار ميرÙت. اين وضع با آن Ú†Ù‡ امروزه ميگذرد كاملاً متÙاوت است. متلاشي شدن امپراتوري شوروي آغازگر يك سلسله اختلاÙات مرزي ميان دولتهاي تازه تاسيس Ùˆ يا دوباره تاسيس گرديد. تاكنون، ثبات در كنار مرزهاي تمام اين كشورها، اطمينانبخش بوده است Ùˆ مسلم است كه جنگ Ùˆ مناقشه ادامه خواهد ياÙت. در مجموع، Ùروپاشي شوروي باعث تضعي٠دو عنصر اصلي موازنه قدرت يعني مرزهاي باثبات Ùˆ رژيمهاي پايدار در دوره جنگ سرد گرديده است.روسيه امروزي در يازده نقطه با همسايگان جديد خود در تماس است Ùˆ چندين مرز آن از ثبات بهرهمند نيست. در Øال Øاضر روسيه در بخش جنوبي خود، با اوكراين، گرجستان، آذربايجان Ùˆ قزاقستان هممرز است. باز هم در جنوب اما نه در اتصال به مرز جديد روسيه كشورهاي مولداوي، ارمنستان، تركمنستان، ازبكستان، تاجيكستان Ùˆ قرقيزستان قرار دارند. به عبارت ديگر، روسيه ناگهان خود را با ده جمهوري مستقل در جنوب رودررو ديد كه تا سال 1991 ميلادي كنترل Ùˆ هدايت آنها در دست مسكو بود.با توجه به سرعت Ùروپاشي اتØاد جماهير شوروي، تعجبآور نيست كه شاهد استمرار مناقشه Ùˆ اغتشاش در اين منطقه باشيم. علاوه بر اين، اگر مناقشات واقع در غرب كشورهاي عضو پيمان ورشو Ùˆ داخل روسيه به ويژه Ú†Ú†Ù† را به اين مجموعه بيÙزاييم. Ùهم اين مطلب دشوار نيست كه چرا از ديدگاه تاريخي ثبات مرزهاي روسيه به ويژه در جنوب آن يك بار از اهميت زيادي برخوردار گرديده Ùˆ در مرØله بعد، چرا اين جمهوريهاي جديد در ابتدا نگران مشكلات امنيتي خود Ùˆ Ùعاليتهاي روسيه در شرق Ùˆ شمال مرزهاي خودش هستند. اين تغييرات قبل از همه، تاثيري جدي بر كشورهاي واقع در بخش جنوبيتر منطقه يعني آنجا كه خاورميانه قديم خوانده ميشود، داشته است. سياستهاي خارجي Ùˆ امنيتي تركيه، مصر، اسراييل، سوريه، عراق، كشورهاي عرب خليجÙارس، عربستان سعودي، هند Ùˆ پاكستان همگي از اين رويدادها متاثر گرديدهاند. در اين قسمت خلاصه اي از سياست هاي اين كشورهارا بعنوان نتيجه گيري مقاله ارائه مي نمايم. 1- تركيه در سراسر دوره جنگ سرد، تركيه به علت موقعيت خود در Ø¬Ù†Ø§Ø Ø¬Ù†ÙˆØ¨Ø´Ø±Ù‚ÙŠ ناتو، نقشي كليدي در استراتژي غرب بازي كرد. اهميت عمده اين كشور از اين بابت بود كه جغراÙياي آن اين اجازه را به غرب ميداد تا راههاي دريايي شوروي از درياي سياه به مديترانه را در ايام جنگ ببندد Ùˆ اين امر اتØاد جماهير شوروي را ناچار ميساخت كه براي Øمايت از Ø¬Ù†Ø§Ø Ø¬Ù†ÙˆØ¨ÙŠ خود، نيروهاي گستردهاي را تجهيز نمايد. ايالات متØده شمار گستردهاي از پايگاههاي Ùرماندهي، كنترل، ارتباطات Ùˆ اطلاعات در تركيه را در اختيار داشت كه داراي موقعيت Øياتي بودند Ùˆ Øتي پس از اين كه اين كشور پايگاههاي خود در ايران را در سال 1979 ميلادي از دست داد، اين اهميت بيشتر نيز شد. تركيه در طي دوره جنگ سرد به مثابه يك عضو مورد اØترام جامعه ناتو ظاهر ميگرديد Ùˆ از اين تجربه براي پذيرش عضو نهايي اش در اتØاديه اروپا سود ميجست. مناقشه مستمر اين كشور با يونان هميشه چونان نقطه اشتعالي در داخل ناتو به شمار ميرÙت Ùˆ عاملي بود كه به ويژه در بØران قبرس به طور قابل ملاØظهاي زير Ù†Ùوذ ايالات متØده Ùˆ اروپا قرار داشت اما، ايالات متØده همچنان نسبت به يكپارچگي تركيه متعهد بود Ùˆ كمكهاي نظامي قابل توجهي در قبال دسترسي به تاسيسات تركيه از جمله تاسيسات پايگاهي كه در طول جنگ خليج Ùارس از اهميت زيادي برخوردار بود، Ùراهم كرد. اما، تغييرات Øادث در دوره پايان جنگ سرد Ùˆ بعد از Ùروپاشي اتØاد شوروي، پارامترهاي خطوط مقدم Ùˆ استراتژيك اروپا Ùˆ خاورميانه را دگرگون ساخت. تركيه در Øال Øاضر، خود را به جاي Øاشيه، در مركز اين Ù…Øيط متØول، ياÙته است. اين كشور يك قدرت اصلي در مديترانه شرقي Ùˆ داراي نقش بسيار مهم در بالكان ميباشد. كشمكش مستمر با يونان بر سر يك رشته مسايل از قبرس گرÙته تا اختلاÙات كنترل تراÙيك هوايي Ùˆ منابع ساØلي، از جمله عوامل عمده نگراني اين كشور است. از سوي ديگر، كشورهاي عربي Ùˆ رژيم اشغالگر قدس نيز بدان كشور، در مقام يك بازيگر اصلي در زمينههاي مثبت Ùˆ منÙÙŠ مينگرند. روابط تركيه با Ù‚Ùقاز نيز بينهايت مهم است. در واقع، Øضور تركيه در Ù‚Ùقاز جنوبي به ويژه گرجستان Ùˆ آذربايجان همراه با پيوندهاي روبه رشد اقتصادي آن كشور با آسياي مركزي، منجر به ايجاد راههاي تازه Ùˆ پيوندهاي دريايي از تركيه به سراسر درياي خزر خواهد شد. مسيرهاي اØتمالي خطوط لوله از درياي خزر Ùˆ از راه تركيه به درياي مديترانه ميتواند باعث نزديكتر شدن پيوندهاي اقتصادي گردد. اين شرايط، به اضاÙÙ‡ اهميت استراتژيك Ùˆ پايدار درياي سياه، به طور مستقيم به روابط ميان تركيه Ùˆ روسيه بستگي دارد. رقابت تركيه Ùˆ روسيه بر سر اين مسايل Ùˆ امثال آن، اØتمالاً بجاي كاهش، در سالهاي آتي اÙزايش خواهد ياÙت كه (اين امر) با رقابت ميان روسيه Ùˆ امپراتوري عثماني در طول قرن نوزده قابل مقايسه است. ترديدي وجود ندارد كه روسيه تØرك تركيه – اعم از بالÙعل Ùˆ بالقوه – را به ويژه به Ù„Øاظ سياستهاي اخلالگرانه آن در Ù‚Ùقاز شمالي از جمله در Ú†Ú†Ù† Ùˆ آذربايجان زير نظر دارد. 2- مصر Ùروپاشي اتØاد شوروي مناÙعي را براي مصر دربرداشت. نابودي قدرتمندترين مخال٠روند ØµÙ„Ø ÙƒÙ…Ù¾ ديويد، در آغاز، اÙزايش اعتبار مصر در سرتاسر دنياي غرب را در پي آورد. به Ù…Øض اين كه، گورباچ٠و سپس يلتسين قدرت را در مسكو در اختيار گرÙتند، Ù…Øوريت مصر در سياست عربي، بيشتر شكوه گذشته خود را بدست آورد. از آن زمان براي مصر، كار با رقيبان ديرين گذشتهاش همچون سوريه راØتتر گرديد. در زمان جنگ خليج Ùارس در سال 91-1990 ميلادي، مصر به طور كامل در جريان سياست عربي ادغام گرديد، اÙزون بر اين، نابودي اتØاد جماهير شوروي Ùˆ Ùروپاشي سوسياليسم در سراسر امپراتوري شوروي ØŒ اعلام اصلاØات بنيادي بازار Ùˆ كنار گذاشتن سوسياليسم سوسياليسم جمال عبدالناصر Ùˆ ديگر رهبران پيشين مصر را بسيار آسانتر نمود. اما اكنون مصر در Øال تنزل است. مصري ها خود را نسبت به رژيم اشغالگر Ùلسطين Ùˆ ايالات متØده هر روز بيشتر Ùˆ بيشتر متعهد ياÙته Ùˆ در زمينه موضوعات كليدي ديپلماسي عربي – اسراييلي به Øاشيه رانده ميشوند. اضاÙÙ‡ بر اين، Ùروپاشي كمونيسم منجر به جابهجايي مناÙع غرب در قالب نهادسازي دموكراتيك در خاورميانه گرديده Ùˆ برخي از شيوههاي اقتدارگرايانهتر مصريها به طور Ùزايندهاي انتقاد طرÙداران Øقوق بشر Ùˆ دموكراسي را برانگيخته است، اما، ايالات متØده موارد نقض در اين كشور را با اين ديد كه با سقوط رژيم مبارك مناÙع استراتژيك آن كشور به مخاطره مياÙتد، ناديده ميگيرد. 3- رژيم اشغالگر قدس (اسرائيل) يكي از مناÙع Ùوري ناشي از سقوط اتØادجماهير شوروي سابق براي اسراييل سرازير شدن مهاجران جديد از روسيه Ùˆ ديگر دولتهاي مستقل مشتركالمناÙع به اين كشور بود كه آثار مهمي بر رشد بلندمدت اقتصاد اسراييل برجاي گذاشت. علاوه بر اين، روابط آزادتر ميان اسراييل Ùˆ مسكو با اÙزايش سريع شناسايي ديپلماتيك اسراييل Ùˆ پذيرش جهاني آن، از جمله بازگشت ديپلماتها، نمايندگان Ùˆ بازرگانان اسراييل به بسياري از كشورهاي Ø¢Ùريقايي كه پس از جنگ سال 1963 ميلادي اخراج شده بودند، توام گرديد.در اين بين Ø¨Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù…Ù‚Ø¨ÙˆÙ„ÙŠØª جديد اسراييل با برقراري روابط ديپلماتيك با كشورهاي مستقل مشتركالمناÙع، شامل كشورهاي مسلمان Ùˆ نيز غيرمسلمان نمايان گرديد.جنبه منÙÙŠ قضيه اين است كه برخي اسراييليها چنين ميپندارند كه اين كشور ديگر، همچون مايملكي استراتژيك براي آمريكا تلقي نميشود، بنابراين از اين پس متقاعد ساختن كنگره براي اعطاي كمك جهت Ùعاليتهاي نظامي كه اسراييل آنها را به خاطر مناقشه مداوم خود با اعراب Ùˆ ديگر كشورهاي مسلمان همچون ايران Ùˆ پاكستان ضروري ميداند، بسيار مشكلتر گرديده است. علاوه بر اين، تاكيدهاي Øقوق بشر امروز كه جنگ سرد به پايان رسيده است، معطو٠به برخي سياستهاي اسراييل در قبال Ùلسطينيها گرديده كه مشتمل بر نقض آشكار Øقوق بشر Ùلسطينيان مي باشد. 4- سوريه آشكارترين اثر سقوط شوروي بر سوريه تضعي٠دولت روسيه در برابر اسراييل Ùˆ مصر Ùˆ آن هم عمدتاً به اين دليل بود كه روسيه از تقويت ساختار نظامي سوريه دست كشيده Ùˆ اين كشور ناگهان براي درياÙت تجهيزات جنگي از روسيه، خود را دچار مشكل ديد. از اين رو، سوريه براي بازي در مذاكرات خود با غرب برگ برنده اندكي در اختيار داشت. جنبه مثبت آن براي سوريه اين بود كه اين كشور به بخشي از Ùرآيند ØµÙ„Ø ØªØ¨Ø¯ÙŠÙ„ گرديد Ùˆ اگر Ú†Ù‡ يك شريك بيميل به شمار ميآمد ترديدي نيست كه پايان Øمايت نظامي شوروي از سوريه عقبگرد استراتژيك مهمي براي اين كشور به شمار ميرود Ùˆ بازيابي Ù†Ùوذي كه در سياست عربي در دهه 1970 Ùˆ دهه 1980 داشت نامØتمل مينمايد. 5- عراق اگر Ú†Ù‡ عراق Ùˆ اتØاد شوروي در پايان دهه 1980 از روابط خوبي برخوردار بودند، اما صدام Øسين رهبر عراق Ùروپاشي شوروي را به منزله Ùرصتي براي برتريجويي36 نظامي خود بر خاورميانه تلقي نمود. در دوره جنگ سرد وي اعتقادي به مقابله نظامي آمريكا با خود نداشت. با سقوط اتØاد شوروي، عراق به برتريجويي منطقهاي روي آورد. اين اهدا٠با وقوع جنگ خليج Ùارس پايان ياÙت Ùˆ عراق امروزه خود را كشوري منزوي Øس ميكند كه كمترين دسترسي را به دوستان سابق خود در روسيه دارد. 6- كشورهاي عرب خليج Ùارس كشورهاي عرب خليج Ùارس دست كم در كوتاهمدت از پايان جنگ سرد سود بردند Ùˆ كار با آمريكا را نيز بسيار سهلتر (از آن Ú†Ù‡ ميپنداشتند) ياÙتند. اين كشورها در Øال Øاضر، پيوندهاي مستØكمي با جمهوريهاي جديد آسياي مركزي برقرار ساخته اند كه در طول زمان اين پيوندها ميتوانند روابط گسترده Ùˆ ثمربخش اقتصادي را در پي بياورند؛ (هر چند كه اين وضعيت ممكن است به رقابت بر سر صادرات انرژي نيز منتهي گردد) از طر٠ديگر، كشورهاي عضو شوراي همكاري در برابر مناقشاتي كه در پيرامون آنها طي چند سال گذشته اتÙاق اÙتاده اند، به شدت آسيبپذير نشان دادهاند از جمله بيثباتي در عراق Ùˆ اÙغانستان Ùˆ جنگهاي مستمر در Ù‚Ùقاز Ùˆ آسياي مركزي Ùˆ نيز هند Ùˆ پاكستان. شكل ديگري كه همه كشورهاي عضو شوراي همكاري با آن روبرو بودهاند، رويكرد جديد نظام بينالملل به دموكراسي Ùˆ Øقوق بشر است. برخي از كشورهاي شوراي همكاري سيستمهاي سركوب آشكاري دارند Ùˆ هر يك از آنها به Ùشارهاي مختل٠در زمينه نوع رÙتار آنها با زنان Ùˆ اقليتهاي مذهبي پاسخهاي متÙاوتي ميدهند. 7- عربستان سعودي عربستان سعودي به خاطر جغراÙيا Ùˆ منابعاش مهمترين كشور شوراي همكاري شناخته ميشود. عربستان سعودي كشوري ساØلي است كه در ميان خليج عقبه، درياي سرخ Ùˆ خليج Ùارس قرار گرÙته است. ايالات متØده بدون دسترسي به تاسيسات Ùˆ پايگاههاي عربستان سعودي به سختي ميتواند عمليات نظامي در مقابله با هر گونه برخورد نظامي اØتمالي در منطقه كه نيازمند كاربرد گسترده نيروهاي زميني Ùˆ نيروي هوايي مستقر در زمين باشد، تدارك ببيند. نقش Øياتي ديگر عربستان سعودي در آينده نزديك، عملكرد آن كشور در استÙاده از ظرÙيت خود براي اÙزايش يا كاهش توليد Ù†Ùت در مدت زمان نسبتاً كوتاه است. عربستان سعودي امروزه تنها كشوري است كه توليد Ù†Ùت آن تاثير مهمي بر شرايط بازار Ùˆ در نتيجه قيمت Ù†Ùت بر جاي ميگذارد. تا مادامي كه عربستان سعودي از اين بابت بيرقيب باقي بماند – Ùˆ البته اØتمال نميرود كه رقيب ديگري در پنج تا ده سال ديگر براي اين نقش وجود داشته باشد، اگر Ú†Ù‡ برخي استدلال ميكنند كه عراق سرانجام ميتواند چنان موقعيتي را به دست آورد- نگراني در خصوص آينده اين كشور اهميت Ùزايندهاي خواهد داشت. كشورهاي آسيايي به طور روزاÙزوني به منابع انرژي منطقه علاقهمند ميشوند، بنابراين آنها ناچار توجه واÙري به اختلاÙات جزيي خانواده سلطنتي سعودي Ùˆ Ùشارهاي اجتماعي تاثيرگذار بر كل اعراب خليج Ùارس٠نشان خواهند داد. 8- هند با گذشت زمان Ùروپاشي شوروي اØتمالاً همچنان عاملي مهم در پيشبرد هند به سوي نوسازي37 Ù…Ø·Ø±Ø Ø®ÙˆØ§Ù‡Ø¯ شد؛ هر چند كه در كوتاه مدت، هند از سقوط اتØاد شوروي تاثير منÙÙŠ پذيرÙته است. روابط هند Ùˆ شوروي به ويژه در زمينه همكاري نظامي بسيار نزديك بوده است. بسياري از سيستمهاي تسليØاتي ارتش Ùˆ نيروي هوايي هند با هزينه بسيار پايين به طور مشترك با شوروي توليد Ùˆ ساخته شدهاند. امروزه براي هند تجهيز ارتش خود با سلاØهاي روسي بسيار هزينهبر است Ùˆ جهت خريد جنگاÙزار از بازار آزاد نيز منابع ارزي كمي در اختيار دارد. از طر٠ديگر، پايان كمونيسم در اتØاد شوروي تاثير ميموني بر توسعه اقتصادي هند داشته است Ùˆ نشانههايي از اين كه اقتصاد هند در آستانه يك رشد عمده است، وجود دارند. در Øالي كه هند همواره آرزوي تبديل شدن به يك قدرت بزرگ را در سر داشته است. 9- پاكستان Ùروپاشي اتØاد شوروي سابق ژرÙترين اثر را بر پاكستان داشته است. با شكست اتØاد شوروي در اÙغانستان، پاكستان مهمترين عامل تاثيرگذاري خود بر ايالات متØده را كه Øمايت سياسي Ùˆ نظامي آمريكا از پاكستان در طول جنگ را شامل ميشد، از دست داد. پاكستان در سالهاي گذشته، سرمايهاي استراتژيك تلقي ميشد كه كموينسم را در كنار مرزهاي مشترك خود با اÙغانستان به مبارزه ميطلبيد، اما اكنون اين كشور موضوع مجموعهاي از اقدامات تنبيهي كنگره امريكا در قالب اجراي «Ø§ØµÙ„اØيه پرسلر»(47) قرار گرÙته است كه كمكهاي نظامي آمريكا به پاكستان را تا زماني كه اين كشور به توليد جنگاÙزارهاي هستهاي با خمواد داراي قابليت شكاÙت بالا ادامه ميدهد، لغو ميكند. اØساس پاكستانيها اين است كه ايالات متØده به آنان خيانت كرده است زيرا پيش از اين، آمريكاييها آن كشور را متØد طبيعي خود عليه كمونيسم ميدانستند. اÙزون بر اين، پاكستانيها آگاهند كه با پايان ياÙتن روابط شوروي Ùˆ هند، اين نظريه در ايالات متØده در Øال شكلگيري است كه هند Ùˆ نه پاكستان را در مقام كشوري بسيار مهم در جنوب آسيا، جهت برقراري تماس ميشناسند. پي نوشت ها: 1- ViaMaris 2-Hadera 3- Musmus 4- 5- Hazor 6- Hula valley 7- ViaMaris 8- Great 9- Extra Peninsular 10-Thar 11- 12- Satpura 13- 14- The American 15-Wolfowitz 16- William Kristol 17- The Weekly Standard 18- Tom Dannelly 19- David Frum 20- Marc Gerecht 21- Michael Ledeen 22- Josshua Muravchik 23- Michael Novak 24- Richards Perel 25- Daniel Pletka 26- Gafny 27- Kohen 28- Jmes Woodlsy 29- Robert Kagan 30- Leo Strauss 31- Hanna Arent 32- U. S- MiddleEast Partnership Initiative 33- Makinder 34- Spykman 35- Common Wealth of Independent States (CIS)=همسود 36- Hegemony 37- Modernization
منابع Ùˆ ماخذ : 1- اØمدي كوروش – تÙكر نوين سياسي در سياست خارجي شوروي – چاپ اول – سال 1370- نشر قومس – تهران 2- معظمي گودرزي،پروين- مجموعه مقالات يازدهمين همايش بين المللي آسياي مركزي Ùˆ Ù‚Ùقاز (امنيت در Ù‚Ùقاز جنوبي) – دÙتر مطالعات سياسي Ùˆ بين المللي – چاپ اول -1383 – تهران 3- اي اچ كار – تاريخ روسيه شوروي(انقلاب بلشويكي 1923-1917 ) – ترجمه نج٠دريا بندري – چاپ اول – 1371 – تهران 4- امير اØمديان،بهرام – جغراÙياي Ù‚Ùقاز – دÙتر مطالعات سياسي Ùˆ بين المللي – چاپ اول – 1376 – تهران 5- Ùصلنامه مطالعات خاورميانه – سال سوم – شماره يك – زمستان 1375 – تهران 6- شون بام ،ديويد – ايالات متØده Ùˆ اسرائيل – ترجمه Ù…Øمدرضا ملكي – دÙتر مطالعات سياسي Ùˆ بين المللي – چاپ اول – سال 1381 – تهران 7- د.شولزينگر ØŒ رابرت – ديپلماسي آمريكا در قرن بيستم(1997-1898)- ترجمه Ù…Øمد رÙيعي Ù…Øمدآبادي – دÙتر مطالعات سياسي Ùˆ بين المللي – چاپ اول – سال 1379 – تهران 8- كتاب خاورميانه 2ØŒ1 – مؤسسه Ùرهنگي Ùˆ تØقيقات بين المللي ابرا معاصر تهران – چاپ اول – سال 1379- تهران 9- كمپ، جÙري Ùˆ ... – جغراÙياي استراتژيك خاورميانه جلد 2ØŒ1 – ترجمه سيد مهدي Øسيني متين – پژوهشكدة مطالعات راهبردي – چاپ اول – 1383 – تهران 10- لي.نور،جي مارتين – چهره جديد امنيت در خاورميانه – ترجمه قدير نصيري – پژوهشكده مطالعات راهبردي- چاپ اول – سال 1383 – تهران 11- بيومونت ØŒ پيتر ØŒ ... – خاورميانه – ترجمه Ù…Øسن مدير شانه Ú†ÙŠ Ùˆ ... – آستان قدس رضوي – چاپ اول – سال 1369 - مشهد |